هیئت هفتگی سه شنبه شب ها پیش کش به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
تعجیل در فرج مولانا صاحب الزمان(عجل الله)صلوات
ا للهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

درد دل با امام زمان ( عج )
اماما، عاشق توییم و دوستدار دوستاران تو و خاک پاى منتظران تو، اما فسوسا که خود، خانه دل را براى انتظار تو مهیا نساخته ایم .
اماما، با مژگان نروبیده ایم گرد راه را، با اشک ، نشسته ایم غبار دل را.
اماما، نروبیده ایم غبار گناه از دل ، اما عاشقیم ، نمى دانیم این عشق سوزان ، در کجاى جانمان جاى گرفته که بى تابمان کرده .
اماما، شرمنده ایم که خانه دل را براى حکمرانى تو، پاک نساخته ایم .
اماما، از کاروان عاشقان تو، عقب مانده ایم . مرکب راهوار نداریم که به این کاروان شورانگیز، دست یابیم .
اماما، راه ، پیچاپیچ است و پر از گردنه هاى هراس انگیز، ما، بى پا افزار و توشه ، سرگردان .
اماما، خمینى آمد و گزید و برد و ما پس مانده ها و وازده ها، ترسیم که هیچگاه به آن آستان جلال راه نیابیم و غبار شویم و در هوا معلق و سرگردان ، نه آرامشى ، نه قرارى ، نه پناهى و نه منزلى .
اماما، بیم آن را داریم در عمق شب ، گم شویم و گرفتار رهزنان .
اماما، مى دانیم که خود، خود را به وادى هول انگیز بلا افکنده ایم ، اما هنوز، کورسویى از چراغ عشق ، در جانمان سو سو مى زند.

اماما، دریا آشنایان ، به عمق دریاى عشق فرو رفتند و ما در ساحل مانده ایم ، نه چشمى که آن همه زیبایى را ببینیم و نه انسى با امواج که با آنها در آمیزیم و نه پرتوى از عشق که به جان حقیقت راه یابیم .
اماما، عشق ، رخى نمود و جلوه اى کرد، ولى ما سرگرم بودیم و از شربت گواراى عشق ، ما را بهره اى نرسد.
اماما، نسیم عشق وزید و ما در غفلت بودیم ، اینکه بى نصیبى از نسیم عشق ، چگونه از این بیابان آتشناک رهایى یابیم و جانهاى پژمرده خود را با نسیم دل انگیز صبح ، شاداب کنیم .
اماما، راه دشوار است و رهزن ، بسیار و عجبا همه در لباس مهر و محبت و راهنما و دل مى سوزانند و به نرمى و گرمى ، راه مى بندند که ما راه مى نمایانیم .
ایمان آوردیم که فریاد تو، نداى حیات بخش نو، مهرورزیهاى تو، کران تا به کران را در خواهد نوردید و فوج فوج ، به سوى تو خواهند آمد و تو را چو نگینى در آغوش خواهند گرفت .
اماما، نسیمى از بوستان عشق تو، در این ملک وزید، حیات آفرید، مردگان را زنده کرد و شورى عظیم انگیخت ، اگر خدا لطف کند و تو از پرده به درآیى و پا در این ملک گذارى و آن نسیم دل انگیز، شبان و روزان بوزد، چه خواهد شد؟ آیا مرگ هم معنى خواهد داشت ؟ یا همه چیز و همه کس به آب حیات دست خواهند یافت و رقصان و پاى کوبان به سوى وادى ایمن ، وادى بى خزان ، وادى بى مرگ ، ره خواهند سپرد و در آن سرزمین بى گزند، جاودانه خواهند زیست .
اماما، به عشق تو، صفحه صفحه این صحیفه را نگاشته ایم و با اشک فراق تو آن را آراسته ایم ، امید آن داریم که به جمع ما، از سر مهر نظر افکنى و در هنگامه ها راهمان بنمایى .




